17 ماهگی
یاسین جونم تو این ماه تولد دو تا وروجک دعوت بودیم که به شما خیلی خوش گذشت
خیلی شیطونی کردی و به قول خودت نانای کردی
تو این روزها کلی برامون حرف می زنی همه رو به اسم صدا می زنی
به بابا جون و بابابزرگت می گی آبا
به مامان جون و مادربزرگت میگی عمه
به عموت می گی عمو و به زن عموت می گی گاگا
به داییهات می گی دایی البته خیلی کشیده تلفظ می کنی
به زنداییت گاهی میگی اتی (با فتحه بخونید) و گاهی هم ادایی (با فتحه بخونید)
به خاله مهسا هم می گی آله
آب بخوای می گی آب بده
وقتی برات آب میریزم تو لیوان میگی بسه یعنی کافیه
وقتی می خوای برقصی یا فیلم تولدت رو نگاه کنی می گی نانای
بعداز آب خوردن می گی الله با تلفظ قشنگی می گی یعنی الهی شکر
به تازگی بدون کمک گاهی دمپاییت رو می پوشی
به اجاق گاز می گی داغ
به گربه می گی مومو
به گنجشک می گی جوجو
اگه ماشین دنده عقب بره و تو هم پشت ماشین باشی می گی بیا بیا خیلی قشنگ تلفظ می کنی
عدد 2 رو یاد گرفتی و هرچی بپرسیم که مربوط به اعدا باشه می گی 2 مثالًا یاسین جون ساعت چنده سریع می گی دووو
یه دوست داری که اسمش وانیا هست که شما صداش می کنی آنیا
با مامان و خاله مهسا میای باشگاه و تمام حرکات مارو بلدی و میای خونه انجام می دی وروجک قشنگم
هاپو میگه :تو میگی هاپ هاپ
می گی آخ و پشت دستت می زنی یعضی اوقات هم گوشه انگشتت رو گاز می گیری یعنی نکن خیلی این کارت بامزس
عاشق تاب تاب عباسی هستی وقتی پارک میریم به زور میای پایین از تاب
دور خودت میچرخی
دنده عقب میری خیلی دوست داری در طول روز کلی این کار رو تکرار می کنی البته با احتیاط
بیشتر اعضای بدنت رو میشناسی وقتی می گم زبونت کو زبونت رو در میاری
خیلی دوست داری خودت غذا بخوری اما بلد نیستی همه رو می ریزی و چیزی به دهنت نمی رسه
گل پسرم بیشتر از این حافظه یاری نمی کنه اگه چیز دیگه ای یادم اومد میام و اضافه می کنم
یاسین خوشتیپم
اینم وروجکم تو مراسم تولد در حال خیار خوردن
اینم کیک تولد ایلیا و آیلین