عشقم یاسین جون
سلام نازنین پسرم الهی مامان فدات شه
ماشاا... پسر خیلی خوب و آرومی هستی عزیزم چند شب پیش مهمون داشتیم شما هم خیلی خوب با مامان همکاری کردی مرسی پسر گلم
عکسایی این چند وقت و برات میزارم عزیز مامان
از پیشرفت هات بگم که حسابی وروجک شدی دوست داری همه جارو نگاه کنی عزیزم وارد یک محیط جدید می شیم با دقت همه چی رو نگاه میکنی
امروز صبح بغل خاله بودی و از پله ها میومدیم پایین شماهم خیلی کنجکاوانه همه جارو نگاه می کردی تو ماشین هم حواست به همه چی بود و خیلی آروم بودی قربونت برم نازنینم
دیگه خیلی خوب گردنت رو بالا نگه می داری و مدت زمان بیشتری این کارو انجام میدی عزیزم
قربون نازنین پسرم برم من که داره با مامانش صحبت میکنه
فکرکنم تابستون شده
این جاهم آماده شدیم بریم ختم انعام
که ماشاا... خیلی پسر خوب و آرومی بودی و حسابی با مامان همکاری کردی عزیزم
بازی با عروسک های آویز تختت
بغل خاله جون نشستی
یکی از ژست های خوابیدن یاسین جونم
اینجاهم آماده شدیم بریم مهمونی بغل بابا جون هستی
می خوایم بریم مهمونی خونه عموی یاسین جون
آویز تختت رو خیلی دوست داری همیشه با عروسکاش حرف می زنیعزیزم
آماده شدیم و منتظر مهمونامون هستیم
این مدلی هم می خوابم
اینجاهم دارم با مامانم حرف می زنم و براش می خندم
برای روز زن از طرف اداره بابا جون برامون جشن گرفته بودن ماهم با شما رفتیم البته خاله هم بردیم که تو ماشین مواظب شما باشه این عکس برای اون روز یاسینم
اینم کادوی ماهگرد شما خاله برات خریده بود ببین چی کار کرده خالت دستمال گردن رو بسته سرت عزیزم
عاشق کریرت هستی باورم نمیشه اینقدر بهش وابسته ای تو ماشین اصلا بغلمون نمی مونی و تو کریر هستی اینجاهم ماهم رفتیم بازار و بازهم شما با خاله تو ماشین موندی