دوماهگی +روز پدر+چکاپ دوماهگی نازنین پسرم

سلام یاسینم  عزیزمامان قربونت برم من

مرد کوچکم  الهی فدات شم خدارو شکر می کنم که تورو به ما داده هدیه ی آسمانی ما قربونت برم من الهی

عزیز مامان این روزها شما خیلی وروجک شدی نازنینم

از این ماه بگم که البته بهتره بگم از هفته آخر دوماهگی بگم جون پست قبل گویای هفته های قبل هستش عزیزم  هر ماه ما شمارو برای چکاپ می بریم دکتر عزیزم این ماه شمارو هم رفتیم پیش دکتر مهربونت دوشنبه 22اردیبهشت خداروشکر دکترت از همه چی راضی بود شما رو وزن و معاینه کرد لثه های یاسینم جونم رو دید و گفتند که تا ماه آینده ممکنه آب دهنش شما بیاد لثه هات داره آماده می شه مامان برای دندون درآوردن

آقای دکتر آویز تخت رو برای شما روشن کرد  یاسین وروجک هم خیلی زود بهش واکنش نشون داد و آقای دکتر خیلی ازت تعریف کرد خیلی خوبه که به آویز های تخت و کریرت واکنش نشون می دی عزیزم

از بین آویز کریرت اردک زرد رو خیلی دوست داری  خیلی خوب باهاش ارتباط برقرار می کنی

این دفعه با آقای دکتر عکس یادگاری انداختی نانازم  ماشاا... به پسر نازم

روز پدر رو به بابا ابراهیم و بابای مهربون خودم و پدر شوهر عزیزم تبریک می گم انشاا.... همیشه سلامت باشید

یاسین جونم  هم روز پدر رو به باباییش و بابا جون و پدر بزرگ مهربونش تبریک میگه

خاله مهسا هر ماه برای شما نازنین پسر ماهگرد می گیره  این ماه چون ماهگرد شما و روز مرد با چند روز اختلاف بود همون شب تولد حضرت علی (ع) برای شما کیک گرفت که هم روز مرد کوچکم رو جشن گرفته باشیم و هم ماهگرد شما رو نانازم  الهی همیشه سلامت باشی عزیزم

وزن شما در دو ماهگی 6450 گرم و قد شما نازنین پسرم هم 64cm 

ماشاا.... به گل پسرم

آماده شدی که بریم دکتر عزیزم

نوشته روی کیک کاملا گویا ست عزیزم دست دایی اشکان درد نکنه

هوراااااااااااااااااااااا من دو ماهه شدم

الهی من فدات شم عزیزم 

 یاسینم  داره برا دایی احسان می خنده فدای خنده هات بشم من

کادوهای روز مرد شما بادی و شورت پوشکی سبز کادوی دایی احسان و زندایی اکرم هستش عزیزم

ست مک کوئینی هم کادوی مامان و بابای گلم و خاله مهسا هستش

دایی اشکان هم یه آغوشی و یک کلاه خیلی ناز برات کادو گرفته بود البته کلاه برای امسال اندازت نمی شه  دایی دوسش داشته برات گرفته نگه می دارم سال دیگه میزارم سرت نازنین پسر بوووووووووووووووووووووووس

کادوهای دایی اشکان 

تو این هفته مامان بزرگ و عمو سعید رفته بودند تهران و برای شما این لباس هارو کادو آورده بودند دستشون درد نکنه

هدیه مامان بزرگت عزیزم

هدیه عمو سعید و زن عمو راضیه و محمد حسین کوچولو

قربونت برم اینجا تو خونه من و تو تنها بودیم و شما با مامان بازی می کردی و می خندیدی نانازم

اولین باری که با کالسکه اومدیم بیرون از خونه خودمون تا خونه مامان جون

اینجا درب خونه مامان جونه  عزیزم

خواب های خوش ببینی نانازم

 وروجک نازم